جهنم

در تفسیری از جهنم آمده است که وقتی آیه : وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ * لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ و مسلما دوزخ، وعده گاه همگی آنان است. * برای آن هفت در است، برای هر دری گروهی از پیروان شیطان تقسیم شده اند. 

بر پیامبر صلّی اللّه علیه و اله نازل شد، چنان گریه می کرد که اصحاب از گریۀ او به گریه افتادند و کسی نمی دانست جبرئیل با خود چه وحی کرده است که پیامبر این چنین گریان شده است: یکی از اصحاب به در خانۀ دختر پیامبر رفت و داستان نزول وحی و گریه پیامبر صلّی اللّه علیه و اله را شرح داد.

فاطمه علیها السّلام از جای حرکت کرد. چادر کهنه ای که دوازده جای آنبه وسیلۀ برگ خرما دوخته شده بود، بر سر نمود و از منزل خارج شد. چشم سلمان فارسی به آن چادر افتاد و در گریه شد و با خود گفت : پادشاهان روم و ایران لباس های ابریشمین و دیبای زربافت می پوشند، ولی دختر پیامبر چادری چنین دارد و در شگفت شد!

وقتی فاطمه علیها السّلام به نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و اله آمد، حضرتش به سلمان فرمود: دخترم از آن دسته ای است که در بندگی، بسیار پیشی و سبقت گرفته است.

آنگاه فاطمه علیها السّلام عرض کرد: بابا چه چیز شما را محزون کرده است؟ فرمود: آیه ای را که جبرئیل آورده. سپس آن آیه را برای دخترش خواند: فاطمه از شنیدن جهنّم و آتش عذاب چنان ناراحت شد که زانویش قدرت ایستادن را از دست داد و بر زمین افتاد و می گفت: وای بر کسی که داخل آتش شود.

سلمان گفت: ای کاش گوسفند بودم و مرا می خوردند و پوستم را می دریدند و اسم آتش جهنّم را نمی شنیدم. ابوذر می گفت: ای کاش مادر مرا نزاییده بود که اسم آتش جهنّم را بشنوم. مقداد می گفت: کاش پرنده ای در بیابان بودم و مرا حساب و عقابی نبود و نام آتش جهنّم را نمی شنیدم. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: کاش حیوانات درّنده پاره پاره ام می کردند و مادر مرا نزاییده بود و نام آتش جهنّم را نمی شنیدم.

آنگاه دست خود را بر روی سرگذاشته و شروع به گریه نمود و فرمود: آه، چه دور است سفر قیامت، وای از کمی توشه، در این سفر قیامت، آنها را به سوی آتش می برند، مریضانی که در بند اسارتند و جراحت آنان مداوا نمی شود، کسی بندهایشان را نمی گشاید، آب و غذای آنها از آتش است و در جایگاه های مختلف جهنّم زیر و رو می شوند.

تفسیر و شرح صحیفه سجادیه - حسین انصاریان - جلد 13 صفحه 289

پ . ن : پناه میبریم به خداوند از آتش جهنم sad